عشق مامان تانیاعشق مامان تانیا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره
عشق مامان تیناعشق مامان تینا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

تانیا و تینا عمادین

تانیا کوچولوی من نماز میخونه

سلام گلهای مامان انشاله مامان فدای اون روی ماهتون بشه قشنگای مامان روزبه روز بزرگتر میشید ومامان و بابا بیشتر لذت میبرن روزا ساعت ها با هم بازی میکنید از هم خسته نمی شید تینا کوچولو هم چهار دسته پا تمام خونه رو زیر پا میزاره تانیا گلی مامان هم میبینه کی مامان نماز میخونه تا اون هم زود تر از مامان اماده نماز خوندن میشه با اون لهجه قشنگ بچه گونش هر چی مامان میگه رو تکرار میکنه سوره توحید رو هم کامل بلده بخونه قشنگای مامان خداکنه همیشه دلتون زلال عین اب باشه مثل الان. ...
22 تير 1393

اولین لباس های یه شکل جیگرای مامان

جیگرای مامان فدای اون روی ماهتون مامان بشه روز به روز بزرگتر میشید و مامان بیشتر لذت میبره تینا کو چولو دیگه بدون کمک خودش میشینه دیگه نیاز به کمک تانیا کوچولو نداره سه تا هم دندون داره با نشستن تینا ، تانیا دیگه راهتر با آبجیش بازی میکنه الهی مامان قربون اون خنده هاتون بشه ...
31 خرداد 1393

اولین مسافرت تینا به شمال

عزیزای دل مامان بابایی تمام کاراش رو کنسل کرد تا دخترای گلش رو ببره مسافرت به شمال ،دوشنبه راه افتادیم و جمعه برگشتیم خونه تو این مدت خیلی به دخترای مامان خوش گذشت لب دریا هم خیلی شن بازی کردن انشااله همیشه خوش باشید گلای مامان ...
28 ارديبهشت 1393

روز پدرمبارک

سلام عزیزای گل مامان فردا روز پدره ،دخترای گل مامان که عاشقانه بابایی شون رو دوست دارن ،بابایی شون هم که خودشو برای این دو تا میکشه یه موقع ها مامان به بابا حسودیش میشه که چرا این قدر بابایی رو دوست دارین برای امدنش به خونه هر روز چشم به در می دوزیدبا امدنش انگار خدا همه چیز رو بهتون داده انشااله زیر سایه بابایی دخترای گل مامان به همه ارزو هاشون برسن (امین) این روز رو تانیا و تینا و مامانی به بابا باتمام وجود تبریک مگیم ...
22 ارديبهشت 1393

دخترای گل مامان

دخترای گل مامان روز به روز بزرگ تر میشن مامان و بابا لذت میبرن اخه چقدر نازین شما ها الهی مامان قربونتون بره قشنگای من تینا کوچولو که اونقدر ناز شده تانیا هم جیگر تراز اون دیگه بزرگ شدن در روز ساعت ها با هم بازی میکنند از هم لذت میبرن مامان هم عاشقانه شما ها رو نگاه میکنه ،از ّبلبل زبونیای تانیا هر چی بگم کم گفتم یک عالمه شعر یاد گرفته در روز صد بار برای مامان میخونه قربونتون برم عزیزای دل مامان                   ...
13 ارديبهشت 1393