مسافرت به شمال
گلای مامان این هفته ، هفته خوبی داشتن چون همه به اتفاق عمو مجید اینا رفتیم رشت سه شنبه ظهر بابا به عمو مجید زنگ زد گفت میایید بریم شمال او نا هم که از خداشون بود تا شب کارا مون رو ردیف کردیم رفتیم ساعت 12 شب بود راه افتادیم و چون مقصدمون اول قلعه رود خان بود ساعت 6 صبح بود رسیدیم قلعه رود خان اون روز اولین بار بود تینا کوچولو تو چادر خوابید ساعت 10 بابایی امد مارو بیدار کرد که بریم به سمت قلعه ما که از طولانی بودن راه خبر نداشتیم راه افتادیم تینا رو عمو مجید گرفت وتانیا با بابایی راه افتاد 1 ساعت و نیم تو راه بودیم تا رسیدیم بالا ولی به هیچ کس توصیه نمی کنم بلعخره3الی 4 ساعت طول کشید تا برگشتیم خسته راه افتادیم به سمت استارا دو روز اون جا بودیم و صبح روز جمعه راه افتادیم به سمت تهران خیلی خیلی خوش گذشت راستی بگم تینا برای اولین بار تو دریا اب بازی کرد خلاصه دو تا گلای مامان رو دریا رو سفید کردن مامان و بابا هم یه کناری از دیدن گلاشون لذت میبردن.
قلعه رود خان
دریا آستارا